Wednesday, July 20, 2011

بنام صمیمیترین دوست هر انسان

سلام

ببنین من سنم و اینارو کار ندارم شاید 20 سالم باشه شاید 30 شاید 40  حالا مهم نیست ، ولی متأسفانه اینقدری تو زندگیم ضربه روحی داشتم که تا 80% روحم مثل سنگ شده ... از اول راهنمایی که اقوام نزدیک منو مادرو خواهرم و تنها گذاشتن(پدرم زندست ولی با ما نیست نگین آخی یتیمه)  بعدم مشکلات داخلی خانواده و سربازی و مدرسه و بعدش دانشگاه و ... !!!
خلاصه به عنوان یه پسر بیشترین ذجر و در عین زندگی کردن کنار تنها کسایی که خدا واسم گذاشته کشیدم ... !!! خب هر کی بود به قول دوستم معتاد میشد یا از این وضع فرار میکرد و از ایران میرفت و بعدم سر نوشتش ... !!!
مثل سگ در عین بیخیالی جون کندم شاید جون کندنمو خیلیا ندیدن ولی خودم که خبر دارم چه بلاهایی سرم اومده ... لازم شد عصبی که بشم میام اتوماتیک تایپ میکنم میفهمین ... !!! حرف تو دلم نمیمونه خیال فضول ها راحت ... !!!
انواع اقسام مرگ و میر غیر از تیر خوردن  و از ارتفاع افتادن رو دیدم ... ظاهر سر خوشی دارم ولی باطن له و لوردم ... !!! آدمیم که خودم بخاطر بعضی اتفاقات که دوروبرمون تو ایران افتاده سرزنش میکنم و نمیبخشم  ... تا حدودی دنبال سیاست هستم ولی نه طوری که به زندگیم ضرر بزنه ... کنجکاو و فضولم راجع به همه چی میخوام بدونم ولی حوصله خوندن ندارم ...

ذهن آشفته ای دارم کم کم اگه بخونین با نوشته هام آشنا میشین ... !!! راجع به هر چیزی ممکنه مطلب بیارم اگر جالب باشه ولی فقط به عنوان یه استراحت بین حرفهام ... !!!

عاشق که نه ولی یه دختری و دوست دارم شدیداً ... شاید یکی از دلایل بلاگ بازی من اونه شایدم هیچوقت نفهم که من کیم ... ولی از اونم مینویسم تا شاید اگه تو گودرش دنبال کرد پیدا کنه منو ... !!!
کلاً به دنیای هچلهفت من خوش اومدین !!! :)





No comments:

Post a Comment